جلسه سوم: ادامه بحث درباره تاریخ معتزله
باسمه تعالی
درباره تمایز مکتب اعتزالی بصره و پغداد چند مطلب قابل بحث است:
1- اصالت این تمایز: در کتب اصیل معتزلی همچون طبقات المعتزله و غیر معتزلی همچون الفرق بین الفرق بغدادی و الملل و النحل شهرستانی چنین تمییزی دیده نمیشود و ظاهرا ساخته و پرداخته بعدیها است.
2- چهرههای اصلی مکتب معتزله و بغداد: واصل، عمرو بن عبید، ابوالهذیل علاف (226)، نظام (231)، جا حظ (255)، ابوعلی جبائی (303) چهرههای مهم بصرهاند و بشر بن معتمر (210) و سه شاگردش ثمامه بن اشرس (213)، احمد بن ابی دؤاد (240) و ابوموسی مردار (226)، و نیز ابوجعفر اسکافی (240)، ابو الحسین خیاط (300)، ابوالقاسم کعبی (319).
3- تفاوتهای علمی-فکری: نزدیکی بغدادیها به تشیع و این شاید به علت نشو و نمای بشر بن معتمر در کوفه باشد و میدانیم بشر موسس مکتب بغداد است. ابوالحسین خیاط به بغدادیها میگوید: «متشیعه المعتزله». این فقط در حد احترام و قول به افضلیت علی علیه السلام است نه بیشتر.
به علاوه، معتزله بصره، فلسفیتر بودند و پرکار. مباحث مفهوم شی و اطلاق آن بر عدم، جوهر و عرض و ... از فلسفه یونان توسط علاف و نظام و دیگران از بصره وارد عالم اسلام شد. بصریها به بحث صفات توجه داشتند و بغدادیها به مباحثی همچون خلق قرآن.
4- تفاوتهای سیاسی- اجتماعی: بغدادیها به خاطر نزدیکی به عباسیون، سعی کردند اعتزال را سیاسی کنند و با زور و تحمیل به مردم بقبولانند. واقعه محنت حاصل کار بغدادی ها است و همین امر هم آنها را نابود کرد. به علاوه، گرایش به زهد نزد بغدادیها دیده میشود. توجه کنید که سیاسیکاری انها بر اساس نگرش امر به معروف بوده است و لذا با زهدشان سازگار است.